آهنگهای ویژه

  • دانلود آهنگ علیرضا قربانی پریشانی

    علیرضا قربانی

    پریشانی

  • دانلود آهنگ علی منتظری خوابتو دیدم

    علی منتظری

    خوابتو دیدم

  • دانلود آهنگ عماد طالب زاده پارادوکس

    عماد طالب زاده

    پارادوکس

  • دانلود آهنگ محسن چاوشی من باید میرفتم

    محسن چاوشی

    من باید میرفتم

  • دانلود آهنگ ماکان بند بله

    ماکان بند

    بله

  • دانلود ریمیکس آهنگ علی یاسینی نصف شب

    علی یاسینی

    نصف شب (ریمیکس)

  • دانلود آهنگ سون بند نشد بیام

    سون بند

    نشد بیام

  • دانلود آهنگ سینا شعبانخانی دست بردار

    سینا شعبانخانی

    دست بردار

  • دانلود آهنگ رستاک بعد من

    رستاک

    بعد من

  • دانلود آهنگ راغب پر پرواز

    راغب

    پر پرواز

  • دانلود آهنگ بابک مافی نمیشه

    بابک مافی

    نمیشه

  • دانلود آهنگ محمد اصفهانی همدم

    محمد اصفهانی

    همدم

  • دانلود آهنگ یوسف زمانی ادامه نمیدم

    یوسف زمانی

    ادامه نمیدم

  • دانلود آهنگ رضا بهرام صدام کن

    رضا بهرام

    صدام کن

  • دانلود آهنگ کسری زاهدی دل دل نکن

    کسری زاهدی

    دل دل نکن

  • دانلود آهنگ عرفان طهماسبی چه کنم

    عرفان طهماسبی

    چه کنم

  • دانلود آهنگ سامان جلیلی آروم جون

    سامان جلیلی

    آروم جون

  • دانلود آهنگ گرشا رضایی قصه برکه و ماهی

    گرشا رضایی

    قصه برکه و ماهی

  • دانلود آهنگ آصف آریا عشق تو بسه منه

    آصف آریا

    عشق تو بسه منه

  • دانلود آهنگ پازل بند تقصیر منه

    پازل بند

    تقصیر منه

  • دانلود آهنگ فریدون آسرایی ترس تنهایی

    فریدون آسرایی

    ترس تنهایی

Roy Clark – Yesterday When i Was Young

19
Roy Clark - Yesterday When i Was Young

دانلود آهنگ Yesterday When i Was Young از Roy Clark همراه متن انگلیسی

Download Roy Clark Song Called Yesterday When i Was Young

Roy Clark – Yesterday When i Was Young

Artist: Roy Clark
Title: Yesterday When i Was Young
Style: Pop
Released: 1995


حتما ما را فالو کنید
instagram

لینک های از کار افتاده را گزارش دهید تا بسرعت قرار بگیرد

منتظر نظرات شما هستیم

درصورت دستور کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد

لینک کوتاه

متن ترانه

Seems the love I've known
انگار اون عشقی که شناختم

has always been The most destructive kind
همیشه ویرانگرترین نوع (عشق) بوده

Yes, that's why now I feel so old
حدس میزنم به همین خاطره 
که حالا انقدر احساس پیری می کنم

Before my time
زودتر از موقع

Yesterday when I was young
دیروز، زمانی که جوان بودم

The taste of life was sweet
طعم زندگی شیرین بود

as rain upon my tongue.
همچون (طعمِ) باران بر زبانم

I teased at life
زندگی را به مسخره گرفتم

as if it were a foolish game,
گویی که یک بازی مضحک باشد

The way the evening breeze
آنگونه که نسیم شامگاهی

may tease a candle flame.
شعله ی شمع را به بازی بگیرد

The thousand dreams I dreamed,
هزاران رویایی که در سر داشتم

 the splendid things I planned
نقشه های باشکوهی که (برای آینده) کشیدم

I'd always built to last on weak and shifting sand.
همیشه بر پایه هایی سست (چون شنِ روان)بنا کردم

I lived by night and
شب ها را زندگی کردم و

shunned the naked light of the day
از نور برهنه ی روز دوری جستم

And only now I see
و حالاست که می بینم

how the years ran away.
سال ها چگونه (چون باد) گذشتند

Yesterday when I was young
دیروز که جوان بودم

So many happy songs
ترانه های شاد بی شمار

were waiting to be sung
در انتظار خوانده شدن بودند

So many wild pleasures
لذات دیوانه وارِ بی شمار

lay in store for me
برایم رقم زده شده بود

And so much pain
و بَسا درد و رنج که

my dazzled eyes refused to see.
چشمهای مبهموت من 
سرباز زدند از دیدنشان.

I ran so fast that time
آنچنان سریع دویدم که

and youth at last ran out,
عاقبت زمان و جوانی به پایان رسید

I never stopped to think
هرگز با خود فکر نکردم

what life was all about
اصلا معنای زندگی چه بود

And every conversation
و هر گفت و گویی که

 I can now recall
اکنون می توانم به یاد بیاورم

Concerned itself with me
تنها در مورد خودم بود

 and nothing else at all.
و نه هیچ چیز دیگری

Yesterday the moon was blue
دیروز، ماه آبی بود

And every crazy day
و هر روزِ پر تب و تاب

brought something new to do.
ماجرایِ جدیدی با خود آورد

I used my magic age
من عمر جادیی خود راصرف کردم

as if it were a wand
انگار که عصای جادیی بود

And never saw the waste
و هرگز ندیدم ویرانی و

 and emptiness beyond.
پوچیِ فراسو را.

The game of love I played
عشقی که به بازی گرفتم من

with arrogance and pride
با غرور و نِخوَت

And every flame I lit
و هر شعله که برافروختم

too quickly, quickly died.
در چشم به هم زدنی فروخُفت

The friends I made all seemed
دوستانی که داشتم، همه انگار

somehow to drift away
به نحوی با من غریبه شدند.

And only I am left
و تنها من بر جای مانده ام

on stage to end the play.
بر روی صحنه، تا نمایش را به پایان برسانم

There are so many songs
ترانه های بی شمار هستند

in me that won't be sung,
در من که خوانده نخواهند شد

I feel the bitter taste
احساس می کنم تلخیِ

of tears upon my tongue.
اشک ها بر زبانم را

The time has come for me
زمان آن رسیده تا

to pay for Yesterday
تاوان دیروز را بدهم

when I was young
زمانی که جوان بودم

پخش آنلاین آهنگ

کد آهنگ برای وبلاگ

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها