باز بهار اومد
علی زند وکیلیBaz Bahar Omad Ali Zand Vakili
باز بهار اومد گلا رو وا کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
دیگه ابر سیاه کارش تموم شد
بلبلم نغمه با گلا کرد
سرما که میخواست خشک کنه باغه
دید گلا میخندن اون حیا کرد
دید گلا میخندن اون حیا کرد
باغ و بستونم دیگه نمیترسن
اگه قر و طراق بازم صدا کرد
سی کنید چیطو بهار نارنج
عطرشو تو همه ای کوچه ها رها کرد
باز گل اشرفی دست تو جیبش برد
اونجی اشرفی نثار ما کرد
اومه با غمزه و عشوه بنفشه
میون سبزه ها سفرشو وا کرد
نرگس گل چیشدردو یهو دید
حیرون شد و ور و ور نگاه کرد
پاشین شکر خدا به جا بیارین
خوب مرحمتی خدا به ما کرد
پاشین شکر خدا به جا بیارین
خوب مرحمتی خدا به ما کرد
باز بهار اومد گلا رو وا کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
باز بهار اومد گلا رو وا کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
دیگه ابر سیاه کارش تموم شد
بلبلم نغمه با گلا کرد
سرما که میخواست خشک کنه باغه
دید گلا میخندن اون حیا کرد
دید گلا میخندن اون حیا کرد
باغ و بستونم دیگه نمیترسن
اگه قر و طراق بازم صدا کرد
سی کنید چیطو بهار نارنج
عطرشو تو همه ای کوچه ها رها کرد
باز گل اشرفی دست تو جیبش برد
اونجی اشرفی نثار ما کرد
اومه با غمزه و عشوه بنفشه
میون سبزه ها سفرشو وا کرد
نرگس گل چیشدردو یهو دید
حیرون شد و ور و ور نگاه کرد
پاشین شکر خدا به جا بیارین
خوب مرحمتی خدا به ما کرد
پاشین شکر خدا به جا بیارین
خوب مرحمتی خدا به ما کرد
باز بهار اومد گلا رو وا کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
باز بهار اومد گلا رو وا کرد
آخر رو زمستونو سیاه کرد
آثار بیشتر از علی زند وکیلی
درحال ارسال پاسخ به فلانی برای لغو کلیک کنید