1
Castle On The Hill
Ed Sheeran
When I was six years old I broke my leg
I was running from my brother and his friends
And tasted the sweet perfume
of the mountain grass as I rolled down
وقتی شیش سالم بود، پام شکست
داشتم از دست برادرم و
دوست هاش فرار میکردم
همونطور که به پایین غلت میخوردم،
رایحهی دلنشین علف کوهستانی به مشامم میخورد
I was younger then
Take me back to when
اون وقتها هنوز بچه بودم
من رو برگردون به اون موقع که...
I found my heart and broke it here
Made friends and lost them through the years
And I've not seen the roaring fields in so long
I know I've grown
I can't wait to go home
...اینجا عاشق شدم و [بعد] دلم شکست
دوستهایی پیدا کردم و در گذر
سالها از دستشون دادم
و سالهاست که دشت های سرزنده
و پر از سر و صدای بچهها رو ندیدم
میدونم که دیگه بزرگ شدم
ولی لحظه شماری میکنم که برگردم خونه
I'm on my way
Driving at 90 down those country lanes
Singing to "Tiny Dancer"
And I miss the way
You make me feel
And it's real
We watched the sun set over the castle on the hill
دارم میام (تو راهام)
با حداکثر سرعت جادههای
روستایی رو پشت سر میذارم
با آهنگ "رقاص کوچک
" (آهنگی از "التون جان") همخونی میکنم
و دلتنگِ حسیام که بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم که
پشت قلعه روی تپه غروب میکرد
Fifteen years old and smoking handrolled cigarettes
Running from the law through the
backfields and getting drunk with my friends
Had my first kiss on a Friday night
I don't reckon I did it right
15 سالهمون بود و سیگارهای
دستساز خودمون رو دود میکردیم
از دست قانون به دشتها پناه میبردیم
(فرار میکردیم) و با دوستهام مست میشدیم
اولین بوسهام رو تو یه جمعه شب تجربه کردم
گمون نمیکنم زیاد خوب انجامش داده باشم
I was younger then,
Take me back to when
اون وقتها هنوز بچه بودم
من رو برگردون به اون موقع که...
We found weekend jobs, when we got paid
We'd buy cheap spirits and drink them straight
Me and my friends have not thrown up in so long
Oh, how we've grown
But I can't wait to go home
برای خودمون کار آخرهفته پیدا کردیم
، و وقتی حقوقمون رو میدادن
نوشیدنیهای "اسپرایت"
ارزون (آشغال) میخریدیم و لاجرعه سر میکشیدیم
من و دوستام خیلی وقته که دیگه
بالا نیاوردیم (مدتهاست که این کار رو نکردیم)
آه، دیگه برای خودمون بزرگ شدیم
ولی لحظهشماری میکنم که برگردم خونه
I'm on my way
Driving at 90 down those country lanes
Singing to "Tiny Dancer"
And I miss the way
You make me feel
And it's real
We watched the sunset over the castle on the hill
Over the castle on the hill
Over the castle on the hill
دارم بر میگردم
با حداکثر سرعت جادههای روستایی رو پشت سر میذارم
همراه آهنگ "رقاص کوچک
" (آهنگی از "التون جان") میخونم
و دلتنگِ حسیام که تو بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم که پشت
قلعهی روی تپه غروب میکرد
پشت قلعهی روی تپه
پشت قلعهی روی تپه
One friend left to sell clothes
One works down by the coast
One had two kids but lives alone
One's brother overdosed
One's already on his second wife
One's just barely getting by
But these people raised me
And I can't wait to go home
یکی از دوستهام رفت دنبال لباسفروشی
یکیشون کنار دریا کار میکنه
یکی دیگهشون دو تا بچه داره ولی تنها زندگی میکنه
برادر یکی از دوستام اُوردوز کرد
یکیشون زن دومش رو هم گرفته
اون یکی به سختی دخل و خرجش رو جور در میاره
ولی این آدمها من رو بزرگ کردن
و لحظهشماری میکنم که برگردم خونه
And I'm on my way
I still remember these old country lanes
When we did not know the answers
And I miss the way
You make me feel
It's real
We watched the sun set over the castle on the hill
Over the castle on the hill
Over the castle on the hill
دارم میام
هنوزم این جادههای روستایی قدیمی رو یادمه
اون موقع که هنوز جواب سوالاتمون رو نمیدونستیم
و دلتنگ حسیام که تو بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم
که پشت قلعهی روی تپه غروب میکرد
پشت قلعهی روی تپه
پشت قلعهی روی تپه
Castle On The Hill
قلعهی روی تپه
I was running from my brother and his friends
And tasted the sweet perfume
of the mountain grass as I rolled down
وقتی شیش سالم بود، پام شکست
داشتم از دست برادرم و
دوست هاش فرار میکردم
همونطور که به پایین غلت میخوردم،
رایحهی دلنشین علف کوهستانی به مشامم میخورد
I was younger then
Take me back to when
اون وقتها هنوز بچه بودم
من رو برگردون به اون موقع که...
I found my heart and broke it here
Made friends and lost them through the years
And I've not seen the roaring fields in so long
I know I've grown
I can't wait to go home
...اینجا عاشق شدم و [بعد] دلم شکست
دوستهایی پیدا کردم و در گذر
سالها از دستشون دادم
و سالهاست که دشت های سرزنده
و پر از سر و صدای بچهها رو ندیدم
میدونم که دیگه بزرگ شدم
ولی لحظه شماری میکنم که برگردم خونه
I'm on my way
Driving at 90 down those country lanes
Singing to "Tiny Dancer"
And I miss the way
You make me feel
And it's real
We watched the sun set over the castle on the hill
دارم میام (تو راهام)
با حداکثر سرعت جادههای
روستایی رو پشت سر میذارم
با آهنگ "رقاص کوچک
" (آهنگی از "التون جان") همخونی میکنم
و دلتنگِ حسیام که بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم که
پشت قلعه روی تپه غروب میکرد
Fifteen years old and smoking handrolled cigarettes
Running from the law through the
backfields and getting drunk with my friends
Had my first kiss on a Friday night
I don't reckon I did it right
15 سالهمون بود و سیگارهای
دستساز خودمون رو دود میکردیم
از دست قانون به دشتها پناه میبردیم
(فرار میکردیم) و با دوستهام مست میشدیم
اولین بوسهام رو تو یه جمعه شب تجربه کردم
گمون نمیکنم زیاد خوب انجامش داده باشم
I was younger then,
Take me back to when
اون وقتها هنوز بچه بودم
من رو برگردون به اون موقع که...
We found weekend jobs, when we got paid
We'd buy cheap spirits and drink them straight
Me and my friends have not thrown up in so long
Oh, how we've grown
But I can't wait to go home
برای خودمون کار آخرهفته پیدا کردیم
، و وقتی حقوقمون رو میدادن
نوشیدنیهای "اسپرایت"
ارزون (آشغال) میخریدیم و لاجرعه سر میکشیدیم
من و دوستام خیلی وقته که دیگه
بالا نیاوردیم (مدتهاست که این کار رو نکردیم)
آه، دیگه برای خودمون بزرگ شدیم
ولی لحظهشماری میکنم که برگردم خونه
I'm on my way
Driving at 90 down those country lanes
Singing to "Tiny Dancer"
And I miss the way
You make me feel
And it's real
We watched the sunset over the castle on the hill
Over the castle on the hill
Over the castle on the hill
دارم بر میگردم
با حداکثر سرعت جادههای روستایی رو پشت سر میذارم
همراه آهنگ "رقاص کوچک
" (آهنگی از "التون جان") میخونم
و دلتنگِ حسیام که تو بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم که پشت
قلعهی روی تپه غروب میکرد
پشت قلعهی روی تپه
پشت قلعهی روی تپه
One friend left to sell clothes
One works down by the coast
One had two kids but lives alone
One's brother overdosed
One's already on his second wife
One's just barely getting by
But these people raised me
And I can't wait to go home
یکی از دوستهام رفت دنبال لباسفروشی
یکیشون کنار دریا کار میکنه
یکی دیگهشون دو تا بچه داره ولی تنها زندگی میکنه
برادر یکی از دوستام اُوردوز کرد
یکیشون زن دومش رو هم گرفته
اون یکی به سختی دخل و خرجش رو جور در میاره
ولی این آدمها من رو بزرگ کردن
و لحظهشماری میکنم که برگردم خونه
And I'm on my way
I still remember these old country lanes
When we did not know the answers
And I miss the way
You make me feel
It's real
We watched the sun set over the castle on the hill
Over the castle on the hill
Over the castle on the hill
دارم میام
هنوزم این جادههای روستایی قدیمی رو یادمه
اون موقع که هنوز جواب سوالاتمون رو نمیدونستیم
و دلتنگ حسیام که تو بهم میدادی
و این عین واقعیته
خورشید رو تماشا میکردیم
که پشت قلعهی روی تپه غروب میکرد
پشت قلعهی روی تپه
پشت قلعهی روی تپه
Castle On The Hill
قلعهی روی تپه
آثار بیشتر از Ed Sheeran
درحال ارسال پاسخ به فلانی برای لغو کلیک کنید