Masterpiece
Conor Maynardمتن و ترجمه فارسی آهنگ
Conor Maynard - Masterpiece
It was perfect how we had it couple years ago
اینطور که چند سال پیش داشتیم، عالی بود
Knew we’d found something amazing but we took it slow
میدانستیم که چیزی شگفتانگیز پیدا کردهایم، اما آرام پیش میبردیم
But not everything will go how you want it to go
اما همه چیز به همان شکلی که میخواهی پیش نمیرود
And all the things that made it worth started getting old
و همه چیزهایی که ارزش آن را میساختند، شروع به کهنه شدن کردند
And my mum was always happy when I brought you home
و مادرم همیشه وقتی تو را به خانه میآوردم خوشحال بود
I can’t find the heart to tell her so she doesn’t know
نمیتوانم جرات کنم به او بگویم، پس او نمیداند
She’ll probably text you on your birthday ‘cause she can’t let go
احتمالا در روز تولدت به تو پیام میدهد چون نمیتواند رها کند
Like I can’t let go
مثل من که نمیتوانم رها کنم
And now I wanna know
و حالا میخواهم بدانم
Are we letting go when we’ve got no good reason?
آیا داریم رها میکنیم وقتی دلیل خوبی نداریم؟
Anything worth fighting for is never easy
هر چیزی که ارزش مبارزه داشته باشد، هیچ وقت آسان نیست
You can’t say “I’d die for you” without the bleeding
نمیتوانی بگویی "برای تو میمیرم" بدون خونریزی
And all my friends they can’t believe that we’re not speaking
و همه دوستانم باورشان نمیشود که ما با هم صحبت نمیکنیم
Why we giving up? ‘Cause they’re all asking me
چرا داریم تسلیم میشویم؟ چون همه از من میپرسند
Do you really think this should be happening?
آیا واقعاً فکر میکنی باید این اتفاق بیفتد؟
Wish that we were leaving a catastrophe
کاش داشتیم یک فاجعه را ترک میکردیم
Why’d it have to be
چرا باید اینطور باشد
Such a masterpiece?
چنین اثر هنریای؟
I’m scared to think of how we’ll be a couple years from now
میترسم فکر کنم چطور خواهیم بود چند سال دیگر
What if I’m a mess n you’ve got it all figured out?
اگر من به هم ریخته باشم و تو همه چیز رو حل کرده باشی؟
Cause I can’t bring myself to sit near your side of the couch
چون نمیتوانم خودم را مجبور کنم که کنار سمت توی مبل بنشینم
And though I haven’t moved it’s like I’m in a different house
و با اینکه هنوز حرکت نکردهام، انگار در خانهای متفاوت هستم
And my brother always thought we’d never work it out
و برادرم همیشه فکر میکرد که ما هیچ وقت نمیتوانیم مشکل را حل کنیم
I know we always said he don’t know what he’s talking bout
میدانم که همیشه میگفتیم او نمیداند در مورد چه چیزی صحبت میکند
But I got no one else that answers when I’m reaching out
اما کسی دیگر ندارم که وقتی به دنبال جواب میروم به من پاسخ دهد
When I’m having doubts
وقتی که شک دارم
Like we’re having now
مثل حالا که داریم
Are we letting go when we’ve got no good reason?
آیا داریم رها میکنیم وقتی دلیل خوبی نداریم؟
Anything worth fighting for is never easy
هر چیزی که ارزش مبارزه داشته باشد، هیچ وقت آسان نیست
You can’t say “I’d die for you” without the bleeding
نمیتوانی بگویی "برای تو میمیرم" بدون خونریزی
And all my friends they can’t believe that we’re not speaking
و همه دوستانم باورشان نمیشود که ما با هم صحبت نمیکنیم
Why we giving up? ‘Cause they’re all asking me
چرا داریم تسلیم میشویم؟ چون همه از من میپرسند
Do you really think this should be happening?
آیا واقعاً فکر میکنی باید این اتفاق بیفتد؟
Wish that we were leaving a catastrophe
کاش داشتیم یک فاجعه را ترک میکردیم
Why’d it have to be
چرا باید اینطور باشد
Such a masterpiece?
چنین اثر هنریای؟
درحال ارسال پاسخ به فلانی برای لغو کلیک کنید